اس ام اس های جدید فاز سنگین و تیکه دار مغرورانه آذر 93
رفتم کتابخونه گفتم ببخشید از سعدی چی دارین ؟
گفت کتابشو میخوای ؟
گفتم نه انگشتری ، لباسی ، کلاهی اگر مونده لطف کنید
بیشتر از آنچه سزاوارش باشم بهم صدمه زدی فقط به این خاطر که بیشتر از آنچه سزاوارش باشی عاشقت بودم !
چه کسی گفته که من تنهایم ؟
من ، سکوت ، خاطرات ، بغض و اشک همیشه با همیم
بگذار تنهایی ها از حسودی بمیرد
اس ام اس مخصوص روزای بارونی
باز باران ، بی طراوت ، کو ترانه !؟
سوگواریست ، رنگ غصه ، خیسی غم
می خورد بر بام خانه ، طعم ماتم
یاد می آرم که غصه ، قصه را می کرد کابوس
بوسه می زد بر دو چشمم گریه با لبهای خیسش . . .
ﺗﻮی ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ ﭼﺖ ﺷﺪﻩ ؟
ﺑﺎ ﻫﺰﺍﺭ ﻧﺎﺯ ﻭ ﺍﻓﺎﺩﻩ ﮔﻔﺖ : ﺗﻮﻱ ﺟﻜﻮﺯی ﺑﻮﺩﻡ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﻴﺎﻡ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﺯﻣﻴﻦ ﺳﺮﻡ ﺷﻜﺴﺖ
ﺧﻮﺍﻫﺮﺵ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﻃﺮﻑ ﺩﺍﺩ ﻣﻴﺰﻧﻪ ﻣﻴﮕﻪ : ﺩﺭﻭﻍ ﻣﻴﮕﻪ ﺗﻮی ﺻﻒ ﻧﺬﺭی ﻗﺎﺑﻠﻤﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺗﻮ ﺳﺮﺵ
تعداد صفحات : 8